نیکونیکو، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

iranian modeling

این روزهای ما...

سلام نیکو جووووووونم...   این روزا انقدر سرم شلوغه که اصلا فرصت نمیکنم واست پست جدید بذارم، اما امشب میخوام واست از این روزا بنویسم. اول از اینکه باید بگم واسه خودت شدی یه خواننده به تمام عیار.     تیتراز سریال اولین انتخاب رو کامله کامل حفظ کردی و هرلحظه و هر ثانیه میخونیش.   عاششششششششقتم من که انقدر باهوشی و حفظیاتت خوبه...       و اما حرفای جالب و بامزه این روزهای شما...   تازگیا هرچیزی رو که میخوای روش تاکید کنی قسم میخوری،هرچی میشه میگی به قرقان یعنی به قرآن...     امشب هم چهارتایی رفته بودیم بیرون،تو عروسکت که اسمش ...
20 آبان 1392

تولد و کلاس

نیکو جونم بهت گفته بودم که سعی میکنم تو تولد ازت عکس بگیرم و بذارم تو وبلاگ ولی خب بخاطر کیفیت پایین عکسا نتونستم ازتون عکس بندازم.   این دوتا عکس قبل از رفتن به تولده...     اینم مدل جدید رقصیدن شما...     این دو تا عکس رو هم وقتی داشتی میرفتی کلاس ازت گرفتم...     ...
15 آبان 1392

تولد مانیا

نیکو جونم دیروز تولد مانیا بود و این چندتا عکس رو توی تولد از شما گرفتم.     من خودم عاشق این دوتا عکستم...           اینم دوتا عکس دونفره با مانیا...           و اینم دو تا عکس دیگه...           ...
11 آبان 1392

کودکی...

و اینم از عکس های کودکی من...   البته همه میگن که هیچ شباهتی بین بچگیه منو نیکو وجود نداره...       ...
5 آبان 1392

روز کودک...

نیکو جونم با کمی تاخییر عکسات رو میذارم تو وبلاگ،آخه اصلا وقت نکردم که زودتر بذارمشون. ولی خب خداروشکر تو روز کودک بهت خوش گذشته بود،البته من وقت نکردم که باهاتون بیام و شما سه تایی رفتید اما مامان میگفت که بهت خوش گذشته. اینم دو تا عکس از روز کودک تو شهربازی(پارک ملت)...     اینم شما به همراه مامانی... مامان میگفت وقتی عکس دورا رو دیدی انقدر ذوق کردی که گفتی باید بشینم پیش دورا و نقاشی بکشم. آخه تو عاشق شخصیت کارتونی دورا هستی...       ...
19 مهر 1392

مامان و بابا...

همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن ، کوچک و کوچک تر میشود . . .   ولی پدر . . .   یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ، خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست . فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد . . .   به سلامتی پدر و مادرها   نیکو جونم امیدوارم تو هم همیشه قدر مامان و بابارو بدونی.       نیکو و بابایی...       نیکو و مامانی...   ...
13 مهر 1392

با یکم تاخییر اومدیم...

ما با چندتا عکس جدید اومدیم...   نیکو جونم این روزا یکم سرم شلوغ شده و کمتر میتونم برات پست جدید بزارم،ولی چند روز پیش چندتا ازت عکس گرفتم و الان فرصت کردم که بزارم تو وبلاگت. شما هم حسابی مشغولی،هم مشغول بازی،هم مشغول کلاس هایی که میری. راستی یه یاکریم اومده تو حیاط آپارتمان خونه درست کرده و یه یا کریم کوچولو هم به دنیا آورده که تو عاشقشی.هر وقت میریم بیرون نگاه میکنی که ببینی سر جاش هست یا نه. قربونت برم من مهربووووووووووووووون...   اینم از عکس ها...        عاشقتم من وروجک...     راستی امروز قراره بریم تولد باران و شا...
3 مهر 1392

چندتا عکس از عشقم...

نیکو جونم اینم چندتا عکسی که تازه ازت گرفتم و خیلی دوسشون دارم.                 راستی نیکو جونم امروز نتایج کنکور من رو هم دادن و خداروشکر دانشکده دولتی تو خود زنجان قبول شدم.   و ایشاا.. اگه خدا بخواد بعد از تموم شدن کلاس عکاسیم،قراره برم یه آتلیه مشغول به کار بشم.   ...
3 مهر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به iranian modeling می باشد