نیکونیکو، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

iranian modeling

روز کودک...

نیکو جونم با کمی تاخییر عکسات رو میذارم تو وبلاگ،آخه اصلا وقت نکردم که زودتر بذارمشون. ولی خب خداروشکر تو روز کودک بهت خوش گذشته بود،البته من وقت نکردم که باهاتون بیام و شما سه تایی رفتید اما مامان میگفت که بهت خوش گذشته. اینم دو تا عکس از روز کودک تو شهربازی(پارک ملت)...     اینم شما به همراه مامانی... مامان میگفت وقتی عکس دورا رو دیدی انقدر ذوق کردی که گفتی باید بشینم پیش دورا و نقاشی بکشم. آخه تو عاشق شخصیت کارتونی دورا هستی...       ...
19 مهر 1392

مامان و بابا...

همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن ، کوچک و کوچک تر میشود . . .   ولی پدر . . .   یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ، خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست . فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد . . .   به سلامتی پدر و مادرها   نیکو جونم امیدوارم تو هم همیشه قدر مامان و بابارو بدونی.       نیکو و بابایی...       نیکو و مامانی...   ...
13 مهر 1392

با یکم تاخییر اومدیم...

ما با چندتا عکس جدید اومدیم...   نیکو جونم این روزا یکم سرم شلوغ شده و کمتر میتونم برات پست جدید بزارم،ولی چند روز پیش چندتا ازت عکس گرفتم و الان فرصت کردم که بزارم تو وبلاگت. شما هم حسابی مشغولی،هم مشغول بازی،هم مشغول کلاس هایی که میری. راستی یه یاکریم اومده تو حیاط آپارتمان خونه درست کرده و یه یا کریم کوچولو هم به دنیا آورده که تو عاشقشی.هر وقت میریم بیرون نگاه میکنی که ببینی سر جاش هست یا نه. قربونت برم من مهربووووووووووووووون...   اینم از عکس ها...        عاشقتم من وروجک...     راستی امروز قراره بریم تولد باران و شا...
3 مهر 1392

چندتا عکس از عشقم...

نیکو جونم اینم چندتا عکسی که تازه ازت گرفتم و خیلی دوسشون دارم.                 راستی نیکو جونم امروز نتایج کنکور من رو هم دادن و خداروشکر دانشکده دولتی تو خود زنجان قبول شدم.   و ایشاا.. اگه خدا بخواد بعد از تموم شدن کلاس عکاسیم،قراره برم یه آتلیه مشغول به کار بشم.   ...
3 مهر 1392

دوستای گلم از همتون ممنونم...

مرسی از همه شما بخاطر کامنت های قشنگتون.   شماها راست میگید،این خانوم یا شایدم این آقا یه شخص عقده ایه.یه شخصیه که عاشق جلب توجه کردنه و مشخصه که کمبودهای زیادی تو زندگیش داره.   مدتی بود که با اسم های مختلف زیاد از این کامنت های توهین آمیز برامون میذاشت.حتی بدتر از این روهم گذاشته بود برامون.منم هیچکدومشونو تایید نکردم،ولی خب خواستم این دفعه رو دیگه جوابشو بدم.   حتی دوباره امروز هم یه کامنت دیگه گذاشته.   آدرسی هم که میذاره معتبر نیست،وقتی واردش میشم یه پیج خالی میاره.   ولی واقعا تک تکتون رو دوست دارم.واقعا من تو این سایت بهترین دوستامو پیدا کردمو بهترین آدمارو دیدم.   ...
21 شهريور 1392

خانومی که این نظرو برای ما گذاشتی...

کلاس ژیمیناستیک | مامان مریم 19:29 20 شهريور 1392   چرا دروغ میگین؟؟؟؟این لباسا که لباسای زیمناستیک نیست من دخترمو کلاس زیمناستیک می برم ولی لباساشون این نیست به هرکی بگی این لباسای زیمناستیکه بهت می خنده مسخره کردین مارو هیچ مربی اجازه نمیده بچه های کلاس زیمناستیک سره کلاس لباسه دیگه ای بپوشن لباس ژیمناستیک مثل لباسه مایو هسنش که با یه شلوارک باید بپوشینتشون متاسفم براتون دروغ گو ها هنوز نمی دونین این لباس زیمناستیک نیست اصلا بهت شک دارم بچه داشته باشی اه اه کافر همه را به کیش خود پندارد... خانوم محترم متاسفانه آدرس وبلاگتونو نذاشتید تا توجیهتون کنم. اولا خواهشا احترام خودتو...
20 شهريور 1392

روز دختر

نیکو جونم دوباره روز دختر بهت تبریک میگم. از همه دوستان گلی هم که بهمون تبریک گفتن تشکر میکنم.   اینم از کیک روز دختر...         غروب رفتی کلاس و بعد از کلاس چهار تایی رفتیم بیرون اما تو انقدر خسته بودی که نشسته خوابت برد...     قربونت برم من...   ...
16 شهريور 1392

روز دختر مبارک

میشــــه اسـم پاکتو / رو دل خـــــدا نوشت   میشه با تو پر کشید / تــــوی راه سرنوشت   میشـــه با عطـر تنت / تا خــــود خـدا رسید   میشــه چشــم نازتو / رو تن گلهــــا کـشید   روز دختر عزیزم     روز دختر رو به تمام دخترای سرزمینم و به خصوص به دخترای گل نی نی وبلاگی تبریک میگم.       برای همه دخترا که از گل پاک تر و لطیف ترن،آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم.     نیکو جونم روزت مبارک...     ...
16 شهريور 1392

مسافرت به همدان،کرمانشاه و جوانرود

نیکو جونم چند روز پیش سفری داشتیم به همدان،کرمانشاه و جوانرود البته تنها نبودیم با عمویینا رفتیمو کلی هم بهمون خوش گذشت. تو هم خیلی دختر خوبی بودیو اصلا اذیت نکردی. وقتی رسیدیم همدان هنوز عمویینا نرسیده بودن،چون اوناهم داشتن از قم میومدن. ما رفتیم تو یه پارک نشستیم و منتظرشون موندیم تا بیان و تقریبا ده دقیقه بعداز افطار بود که رسیدن. باهم دیگه افطار کردیم و بعدش رفتیم گنج نامه. صبح که شد،من تورو بردم پارک و کلی بازی کردی. اینم چندتا از عکسات...       اگه من تونستم یه عکس خوشگل با تو بگیرم،س که وول میخوری...     ادامه مطلب یادتون نره   خیلی...
12 شهريور 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به iranian modeling می باشد