نیکونیکو، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

iranian modeling

نظرات (13)

مامان آرینا موفرفری
11 مرداد 92 2:57
خیلی جالب شده


ممنون نظر لطفتونه.
مامان آرتین
12 مرداد 92 0:50
جواب مسابقه
ابجی (آرمان)
12 مرداد 92 1:13
واقعا که هنر مندی عزیزم


مرسی از تو رومینا جووونم...
لطف داری عزیزم...
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
12 مرداد 92 17:40
دست نازنین جون درد نکنه خیلی خوشکل شده


خواهش میکنم با چشمای قشنگتون میبینید
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
12 مرداد 92 17:42
البته ناگفته نماند که نیکو جون خودش هم خوشکله


شما خیلی خیلی لطف دارین به نیکو...
مامان یاسمن و محمد پارسا
12 مرداد 92 18:39
خیلی زیبا بود عزیزم


ممنونم از شما...
الناکوچولو
13 مرداد 92 0:11
سلاااااااااااااااااااام نیکوجون به وب منم سر بزن خوشحال میشم


سلام به شما.
چشم حتما.
صبا
13 مرداد 92 1:45
وووووی چ خوشگله مثل عکسای 3D ریحانه ی ما بانمک و خوشمل شده


مرسی مامان ریحانه جون با چشمای قشنگتون میبینید.
صبا
13 مرداد 92 1:46
دخملتون خیلی بانمکه


شما خیلی لطف دارین...
مامان آدرینا
13 مرداد 92 11:06
سلام نازنین جان آلبوم قشنگی درست کردی واقعا توی رشته عکاسی هنرمندی میتونم ازت بپرسم چه رشته ای میخونی


شما خیلی لطف دارین با چشمای قشنگتون میبینید.
بله خواهش میکنم.من گرافیک میخونم.
مامان حسام كوچولو
25 مرداد 92 18:54
واي خدا چه خوشگله


مرسی از شما با چشمای قشنگتون میبینید.
مریم
26 مرداد 92 15:07
خیلی قشنگ شده
نازنین جون دیگه پیش ما نمیای نکنه باهمون قهر کردی؟؟؟؟؟
منتظر عکسایه جدیدنیکو جونم هستم


مرسی مریم جون.
نه عزیزم این چه حرفیه.
حتما در اولین فرصت میایم پیشتون.
عکسای جدید نیکو رو هم امروز میذارم تو وبلاگش.
مامان ترنم
26 شهریور 92 6:47
نازی جون یکی از این عکسا درست کردی واسه یه نفر به اسم مامان تارا ... میدونی بیشعور دروغگو بوده برو تو وب من بعد برو تو صفحه یکی از دوستا م ترانه . برو وب ترانه بعد تو لیست دوستاش مامان گلی و تارا رو ببین





آره براش درست کرده بودم ولی حذفش کردم وقتی دیدم وبلاگش رو مسدود کردن.
من از اولش هم مشکوک بودم به این وبلاگ.
الان میرم میبینم.
مرسی از اطلاع رسانیتون.




وااااااااااای...باورم نمیشه.یه آدم چقدر میتونه پست باشه.
من از اولش مطمین بودم که این طرف هرکی که بود داره دروغ میگه ولی بعد از اینکه ادرس یکی از بچه های نی نی وبلاگ رو گذاشت و گفت که به تولد تارا رفتن من شکم برطرف شد.چون از طرفی هم مامان ایلیا تو وبلاگش نوشته بود که ما به تولد تارا رفتیم و خیلی خوش گذشت.
نمیدونم والا...من که کاملا گیج شدم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به iranian modeling می باشد